منبر مجازی استاد پناهیان

می خواهیم با هم به پناهیان و افکارش فکر کنیم

منبر مجازی استاد پناهیان

می خواهیم با هم به پناهیان و افکارش فکر کنیم

درباره وبلاگ

این وبلاگ توسط جمعی از جوانان علاقمند و شاگردان استاد پناهیان برای تفکر و تعمق در آراء و اندیشه های ایشان راه اندازی شده است. این وبلاگ برای همه است. همه می توانند برداشتهای خود از سخنان ایشان را در اینجا انعکاس دهند. مثل منبرهایش که برای همه است.

گفت و گویی در مورد اهمیت متشخص بودن(1)....

ـ اگه هر یک از ما یک شب خواب امام زمان علیه السلام را ببینیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۰

این جمله رو صد بار بنویسید:

گنه کار خودش رو آدم حساب نمی کنه.

این جمله رو هم 50 مرتبه تکرار کنید:

گنه کار فکر می کنه هیچ کس اون رو آدم حساب نمی کنه.

این جمله رو هم 20 بار در ذهنتون مرور کنید:

گنه کار اگه بدونه یکی اون رو آدم حساب می کنه و دوستش داره دیگه گناه نمی کنه.

این رو هم نمی خاد بنویسید فقط توی دلتون حک کنید:

اگه گنه کار می دونست چقدر خدا دوستش داره و منتظر برگشتنشه،جون می داد.

مشق شب/شخصیت مومن/معنویت و اخلاق/بیان معنوی5/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۱ ، ۱۷:۲۰
بعد از مدت ها که عضو پایگاه بسیج مسجدی بودم مسئولیت بخش فرهنگی آنجا را به من واگذار کردند. نیروهای زیرمجموعه ام را انتخاب کردم،چند جلسه فشرده با هم گذاشتیم. بعد از چیدن مقدمات اولیه کار در جلسات،تصمیم به شروع کار گرفتیم. در ابتدا به این نتیجه رسیدیم که به خاطر اهمیت نماز اول وقت به صورت جماعت در مسجد برنامه هایی بچینیم و آن را در جمع بچه ها فرهنگ سازی کنیم.

برنامه ها چیده شد ولی خود من به دلایلی از جمله حضور سر کار نمی توانستم در نماز جماعت مسجد شرکت کنم. در دوراهی بزرگ گیر افتاده بودم. آیا من که خود نمازاول وقت در مسجد نمی خوانم درسته که به بچه ها این مسئله را توصیه کنم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۰

موضوع انشاء این هفته: علم بهتر است یا ثروت؟

این جمله شما رو یاد چی میندازه؟!

من یاد تخته سیاه رنگ پریده کلاس مون تو دبستان می افتم که معلمی با بی حوصلگی با گچ سفیدی روی آن این جمله را همراه با سرفه های شدید می نوشت و بعد بر می گشت و می گفت: بچه ها اینم موضوع انشاء این هفته تونه؛ علم یا ثروت، کدوم بهتره؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۰
داستان از ظهر یک روز شروع شد. آن روز حدودا سی امین روزی بود که زمانی از طول روز رو به دیدن برنامه سمت خدا اختصاص می دادم. تقریبا یک ماه بود که سر ساعتی خاص جلوی تلویزیون می رفتم و بدون اینکه لام تا کام حرفی بزنم هر چه از سخنرانان این برنامه می شنیدم در دفترم یادداشت می کردم. از این برنامه روزانه ام واقعا لذت می بردم چون هر روز از شمار مجهولات ذهنی ام کم می شد و در جمع دوستان هیچگاه دست خالی نبودم و همواره گوی سبقت در پرحرفی را از دوستانم می ربودم.

قضیه از ظهری آغاز شد که ناگهان پدرم در حالی که مشغول دیدن

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۰

به نام اول و آخر و ظاهر و باطن...

اولین حرف مهم

ق.ت: اصول دین 5 تاست؟ شاید یکی، یا شایدم 6 تا یا اینکه...

هر موقع از ما بپرسند اصول دین چند تا است؟ بنا بر رسم دیرین و آموزش های دوران خردسالی خودمان، پاسخ می دهیم که اصول دین پنج تا است: اول توحید، دوم عدل...اما اولین اصل و اولین حرف مهمی که باید از دین بدانیم نه توحید است ، نه عدالت است و نه حتی نبوت است و امامت.

نه اول باید خدا را شناخت، و نه اول باید نبوت را پذیرفت؛

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۲:۲۸

 

بسم رب الحسین(علیه السلام)

در تاریخ؛هر انقلاب و جنبش دارای فرهنگی است، فرهنگ ها هم مظاهری دارند . فرهنگ نهضت عاشورا عزاداری وگریستن است. اما چرا این فرهنگ این قدر در احادیث و روایات حمایت شده است؟

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۰

 

بسم رب الحسین(علیه السلام)

قبل از واقعه:

از خونه اومدم بیرون. دیدم همه مشغول کارن.شهر ساکت ما شده بود یه شهر شلوغ شلوغ. هر کسی مشغول کاری بود. یکی داشت شمشیرش رو تیز می کرد. یکی مشغول عوض کردن نعل اسباش بود. اون یکی هم به دیگران پول می داد تا برای خودشون سلاح جنگی بخرن. کسی هم که پولی نداشت یا کاری از دستش برنمی اومد جیبش رو پر می کرد از سنگ های ریز و درشت.نمی فهمیدم شهر ما که منتظر اومدن یه منجی بود، یکی از نواده های پیامبر که ما رو از دست این خلیفه میمون بازمون نجات بده. ولی حالا چی شده که همه دارن آماده جنگ می شن؟ اونم به سمت کربلا!!! آخه محل حکومت خلیفه که کربلا نبود!!!

داشتم دیوونه می شدم و نمی دونستم حالا باید چی کار کنم؟ آماده جنگ بشم یا آماده استقبال؟؟؟

واقعه:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۱ ، ۰۸:۰۰

 

بسم رب الحسین(علیه السلام)

(مطلبی به مناسبت میلاد امام سوم ما شیعیان)

   قبل از تحریر:

 یعنی این کسانی که الان به صهیونیسم جهانی خدمت می کنن یه روزی دل امام خمینی رو از خودشون رنجوندن؟ نمی دونم برو تو صحیفه ی نور بخون.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۴:۲۵

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ن و القلم و ما یسطرون

ولادت امام حسین(علیه السلام) و راه اندازی وبلاگ استادپناهیان را به همه تبریک می گوییم.

امروز سومین روز از ماه شعبانه. ماهی که سومین روزش مزین به نام امام حسینه و همچنین روز پاسدار. تصمیم گرفتیم که امروز رو به عنوان اولین روز برای راه اندازی وبلاگ انتخاب کنیم به امید اینکه این نام و این روز عزیز برای تحقق اهداف ما برکت داشته باشه ان شاء الله.

وبلاگ استادپناهیان در نظر دارد که با بیان سخنرانی ها استاد به زبان ها و بیان های مختلف و متفاوت زمینه ای را فراهم کند تا با هم به نظاره معارف دین اسلام در قالب گفتارهای ایشان بنشینیم.

اینجا فضایی برای حضور و انعکاس نظر همگانه،همه آن هایی که می خواهیم برای تحقق ظهور قدم بردارند اینجا جایی است مثل منبرهای او با این تفاوت که باید فکرهایمان این بار در فضایی مجازی درگیر کشف حقیقت شود.

وبلاگ بخش ها و موضوعات مختلفی دارد که ان شاء الله کم کم و در طول زمان آن ها را به شما معرفی خواهیم کرد بخش های متفاوتی که به حضور، قلم، فکر و نظر ارزشمند شما نیاز دارد.

به عنوان اولین مطلب تصمیم گرفتیم یادداشت و نوشته ای از سخنرانی استاد در ماه محرم سال 90 در حضور مسئولین نظام و رهبر معظم انقلاب در بیت رهبری را قرار دهیم.

و من الله توفیق.

جمعه دوم شعبان ـ شب میلاد امام حسین(علیه السلام)

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۴:۱۱