منبر مجازی استاد پناهیان

می خواهیم با هم به پناهیان و افکارش فکر کنیم

منبر مجازی استاد پناهیان

می خواهیم با هم به پناهیان و افکارش فکر کنیم

درباره وبلاگ

این وبلاگ توسط جمعی از جوانان علاقمند و شاگردان استاد پناهیان برای تفکر و تعمق در آراء و اندیشه های ایشان راه اندازی شده است. این وبلاگ برای همه است. همه می توانند برداشتهای خود از سخنان ایشان را در اینجا انعکاس دهند. مثل منبرهایش که برای همه است.

آگاهی

دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۱، ۰۸:۰۰ ق.ظ
داستان از ظهر یک روز شروع شد. آن روز حدودا سی امین روزی بود که زمانی از طول روز رو به دیدن برنامه سمت خدا اختصاص می دادم. تقریبا یک ماه بود که سر ساعتی خاص جلوی تلویزیون می رفتم و بدون اینکه لام تا کام حرفی بزنم هر چه از سخنرانان این برنامه می شنیدم در دفترم یادداشت می کردم. از این برنامه روزانه ام واقعا لذت می بردم چون هر روز از شمار مجهولات ذهنی ام کم می شد و در جمع دوستان هیچگاه دست خالی نبودم و همواره گوی سبقت در پرحرفی را از دوستانم می ربودم.

قضیه از ظهری آغاز شد که ناگهان پدرم در حالی که مشغول دیدن

برنامه سمت خدا بودم، آمد و بدون هیچ ایما و اشاره ای تلویزیون رو خاموش کرد. من در بهت و حیرت و او هم ساکت بود. مشکل اینجا بود که رومم نمیشد از او سئوالی کنم. روز بعد هم مثل روز قبل همان کار را تکرار کرد. یعنی دوباره آمد و وسط گوش کردن به صحبت های سخنران برنامه، تلویزیون را خاموش کرد. نمی دانستم چه کنم؟ اگر با تلویزیون دیدن من مشکلی داشت که من تنها در طول روز همین یک برنامه را نگاه می کردم.

چند روزی به همین منوال گذشت. یک روز پدرم مرا کنار کشید و گفت:

بابایی! می دونم که اون روز که تلویزیون رو خاموش کردم هی می خواستی ازم بپرسی که آخه چرا تلویزیون رو اونم وسط برنامه مورد علاقم خاموش می کنی اما ادب کردی و نپرسیدی. دستت درد نکنه که هوای ما رو داشتی ولی این کارا یه علتی داشت عزیزم؛ در سوره بقره اومده که: به آنچه می دانید عمل کنید تا آنچه را نمی دانید خدا به شما بیاموزد. احادیثی هم با همین مضمون داریم. راستی، چند روز پیش تو شب میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها) پای منبر آقای پناهیان رفته بودم اتفاقا ایشون هم همین رو می گفت.

وقتی این حرف ها را از پدرم شنیدم مشغول خاراندن سرم با انگشت سبابه دست راستم شدم.

پدرم که سردرگمی مرا دید ادامه داد:

آقای پناهیان می گفت:ما آگاهی های زیادی داریم که زیادی هم هستند. امیرمومنان علی(علیه السلام ) می فرماید: شما به آنچه که نمی دانید کمتر محتاجید تا به عمل کردن به آنچه که می دانید. گیر ما ندانستن نیست. هر کی می رفت پیش آقای بهجت می گفت: آقا چی کار کنم؟ ایشون اول حرفی نمی زد و بعد می گفت: همونایی که می دونی. چون ایشون می دونست داریم بازی در میاریم. برای اینکه بشیم مثل آقای بهجت هیچی کم نداریم.یه دو خطی هم آقای پناهیان گفت که کاملا خاطرم مونده:

کسی که می خاد باطن عالم براش مکشوف بشه و همه اسرار عالم رو درک کنه می دونید باید چی کار کنه؟

باید همون چیزایی که میدونه رو عمل کنه و هیچ وقت به دونسته هاش بی اعتنایی نکنه.

آگاهی/دعا و نقش آن در مدیریت تمایلات نفس/ معنویت و اخلاق /بیان معنوی 5/

نظرات  (۲)

 عمل منافاتی با دانسته های ما نداره البته اون علمی که عملی بشود بسیار ارزش داره بعضی اوقات انسان از دانستنی هاش مجاب می شه که عمل کنه و همینطور بالعکس.انشالله خدا  ما رو در مسیر شناخت علمی صحیح قرار بدهد تا عملی صحیح داشته باشیم.مطلب بسیار خوبی بود
 سلام
ماموریت سمت خدا بیشتر تذکر و موعظه است تا آموختن حرفهای جدید (البته این دومی هم در آن وجود دارد). از این جهت، علیرغم این که اصل حرف خیلی درست و است، شاید بهتر میبود، برنامه دیگری را برای تمثیل موجود در متن انتخاب میکردید یا اصلا میتوانستید یک مثال ذهنی و غیرواقعی بزنید. این جوری، احیاناً‌ ذهن مخاطب درگیر آن مثالتان نمیشود و سراغ اصل حرف میرود.
پاسخ:
سلام
حرف تان را تا حدی قبول دارم اما قبل از درج این مطلب در وبلاگ گروهی از افراد را برای مطالعه مطلب انتخاب کردم و چنین مشکلی در ذهن آنان بوجود نیامد به همین خاطر بدون تغییر در مصداق مثال آن را در وبلاگ قرار دادم.
با تشکر

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی